Monday, August 13, 2007

خاتمي خود را براي انتحابات آينده آماده ميکند



کفش‌هايم کو؟ .. چه کسي بود صدا زد سيّد؟
اکبري بود صدا زد سيّد؟رهبري بود صدا زد سيّد؟ .....
............... هر خري بود صدا زد سيّد! .... من رفتم!

ميروم مثل قديم ......... بدهم کام رژيم ..........
نيش خود باز کنم ..... قتل زنجيره‌اي آغاز کنم!

من مسلمانم ....... حربه‌ام خنجر دين .....
قبله‌ام قعر اوين ....... لاجوردي عزيزم، تو ببين!

من وضو در آب حوض سيا ميگيرم
من نمازم را وقتي ميخوانم ......
که اذانش را بوش ........
گفته باشد سر گلدسته‌ي جنگ!

من رئيس تبليغات جنگ بودم پيش از بوش!!
دانش‌آموزان را من دادم ..... از کليد‌هاي بهشت! .....

اهل اصلاحاتم
تبليغاتم بد نيست
دکترا دارم از اسکاتلند
و به دانشجويان
زده بودم رودست.

و بزک بودم بر چهره‌ي منحوس رژيم
گاه ماتيک بودم
گاه سرخاب و ريمل .....

کار من يک دوره
شعبده‌بازي بود
رهبري از شوي من راضي بود
بعد دلقک آمد با معلق
جانشين برحق!
باز من ميآيم، شعبده‌باز
تا ز ملت بپرد برق سه‌فاز!

کفشهايم کو؟
کفش‌هايم اينجاست ....

No comments: